آیداآیدا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

آیدا زندگی ما

اولین عکسهای آیدا بعد از تولد

اینجا تازه آیدا رو آورده بودند تو اتاق مامان، ولی مامان هنوز تو ریکاوری بود. مامان بزرگها میگفتند خیلی گرسنه‌ بودی و مدام انگشتاتو می‌خوردی اولین  عکسی که بابا از تو گرفته و خیلی دوستش داره. ...
17 ارديبهشت 1392

عکسهای بعد از تولد در خانه

اینم کادوهای تولد آیدا خانم. نکته جالب این بود که هم مامان زینت و هم مامان آذر هر دوشون دستبند کفشدوزکی یک شکل گرفته بودند و هیچ کدوم هم خبر نداشتند که اون یکی مامانی چی خریده. دستبندها رو هم تو هر دو دستت انداختند. ...
17 ارديبهشت 1392

خرید

اولین بار که تو سبد خرید نشستی. اینجا هم داری به یک بچه بزرگتر از خودت نگاه عاقل اندر سفیه میکنی!   ...
15 ارديبهشت 1392

لباس عروس

اردیبهشت 91. این لباسُ برای عروسی عمه مریم برات خریدم. تا از در رسیدم برات پروو کردم. انقدر سریع تنت کردم که مبهوت مونده بودی.   ...
15 ارديبهشت 1392

بالاخره تصمیم گرفتم

سلام مامانی   بالاخره تصمیم گرفتم که شما هم وبلاگ داشته باشی. البته تصمیم رو که خیلی وقته گرفتم ولی وقتش رو نداشتم، که امیدوارم از این به بعد داشته باشم. البته تنبلی هم بی تاثیر نبود. توی خونه که اصلا با حضور شما نمیشه سمت کامپیوتر رفت. مگر مواقعی که خواب باشی که اون موقع هم من باید به کارهای خونه برسم. پس باید یه کوچولو از زمانی که سر کار هستم رو به این کار اختصاص بدم.
15 ارديبهشت 1392
1